انسان های مؤمن، عالِم هستند كه كار دین و زندگی خود را به خدا واگذار كرده اند. سرمایه آنها ایمان و توكل به خداوند متعال است. خدا و اولیاء خدا را پیشوای علم و عمل خود قرارداده ‏اند و در شعاع رهبری آنها فعالیت می كنند. وحشت دارند از این كه دین و قانونی برخلاف دین و قانون خدا بوجود آورند و به هوی و هوس خود در زندگی فعالیت كنند. كار خود را به خدا واگذاشته ‏اند و رهبری را به او سپرده ‏اند. این‏ها انسان‏هائی هستند كه در وظیفه شناسی مانند سایر مخلوقات خود را در اختیار خدا قرار داده ‏اند و از خدا خواهش كرده ‏اند كه با اراده و لطف خود آنها را به مقصد برساند و به خود واگذار نكند این طایفه حتما به زندگی بهشتی و به تمدن عالی انسانی خواهند رسید لذا كار خود را به خدا واگذار كرده ‏اند. خدا به علم و قدرت خود آنها را می ‏برد و زندگی آنها را ادامه می‏دهد تا زمانی كه آنها را به مقصد برساند، اگر انسانها همه با هم از خط خودرأیی و خودمختاری برگردند كار خود را به خدا واگذار كنند همان دین و حكومتی را در عالم بوجود آورند كه خدا آن را بوجود آورده و همان سلطانی را به سلطنت قبول كنند كه خداوند به او قدرت و سلطنت بخشیده است. همه با هم در شعاع تقدیر خدا انجام وظیفه كنند و دین و عدالت اجتماعی الهی را زنده نمایند در یك چنین حالتی دلائل مرگ تقدیری از انسان ها برداشته می شود و به كلی مرگ و مرض از جامعه انسانی دور می شود .افراط و تفریط های طبیعی و انسانی به حد اعتدال برمی گردد و درهای خیر و بركت از زمین و آسمان به روی مردم باز می‏شود. ظلم و ستم و ضلالت و گمراهی از جامعه انسانی برطرف می شود. برای یك چنین مردمی خداوند همان شرایط زندگی آخرتی و بهشتی را مقرر می كند زیرا برهانی ندارد كه خداوند در یك چنین اجتماع سالم و مؤمن و مسلمان، مرگ و مرض مقدر كند و به زندگی آنها خاتمه دهد. خداوند در بسیاری از آیات قرآن می فرماید: ما به این دلیل برای مردم مرگ و مرض و مصیبت و فقر و ناداری مقدر می‏كنیم كه آنها تسلیم حكومت ما نمی شوند. خودرأی و خودمختار در زمین زندگی می كنند و در این خودرأیی كه به ضلالت و جهالت می افتند ما عوامل زجر و مصیبت برای آنها فراهم می كنیم و رنج و عذاب در زندگی آنها بوجود می آوریم تا از راه ضلالت و جهالت برگردند و به حكومت خدا پناهنده شوند. اگر مردم زمین ایمان به خدا بیاورند و به حكومت خدا پناهنده شوند و از خود رأیی در زندگی بپرهیزند ما نیز درهای بركت را از زمین و آسمان بر روی آنها باز می كنیم و عذاب و مشقت را از جامعه آنها دور  می سازیم. پس با این دلائل، یگانه راه نجات از عذاب ها و بلاها همین است كه انسان ها همه با هم در كره زمین به خدا پناهنده شوند. همان حكومت و سلطنتی را روی كار آورند كه خداوند مقرر فرموده است. در یك چنین شناسائی عمومی كه مردم همه باهم حق را بشناسند و اولیاء خدا را به كرسی سلطنت بنشانند. می‏شود گفت كه به آن چشمه آب حیات رسیده ‏اند و با استفاده از آن چشمه مرگ و مرض و آلام و اسقام را از زندگی خود دور ساخته‏ اند. چشمه آب حیات همان سلاطین آسمانی و اولیاء خدا هستند كه خداوند علم و دانش آنها را به حد كمال رسانیده و آنها در حكومت عادلانه و عالمانه خود می‏توانند برای انسانها زندگی بهشتی و آخرتی بسازند و مرگ و مرض را از جامعه بشریت دور كنند. یكی از آن چشمه‏ های آب حیات كه در قرآن به نام كوثر شناخته شده. حضرت زهرا (س) ملكه بهشت است. ایشان در علم و حكمت و دانش و آشنائی به حقایق قرآن و حكمت الهی آن چنان بالا هستند كه همه چیز و همه كس را آنچنان می داند و می شناسد كه خداوند شناخته و دانسته است .(کتاب شخصیت حضرت زهرا و مریم س)