قنوط به معنای‌ ناامیدی‌ و قرار‏گرفتن‌ در خطی‌ كه‌ به‌ بـن‌‏بست‌ می‌رسد و انسان‌ را مـتوقف‌ می‌سازد و یا برمی‌گرداند. مكتبی‌ كه‌ در انسان‌ قنوط‌ و ناامیـدی‌ بوجود می‌آورد و انسان‌ را در بن‌‏بست‌ قرار می‌دهد مكتب‌ مادیات‌ است.‌ در این‌ مكتب‌، انسان‌ طوری‌ تربیت‌ می‌شود كه‌ تمامی‌ موفقیت‌ خود را در جمع‌ مال‌ و ثروت‌ و كسب‌ قدرت‌ می‌داند و زندگی‌ را منحصر به‌ همین‌ زندگی‌ مادی‌ و دنیائی‌ كـه‌ ابتدای‌ آن‌ تولد و انتهای‌ آن‌ مرگ‌ است‌ و بجز مادیات،‌ موفقیت‌ دیگری‌ و یا بـرخورداری‌ از نعمت‌های‌ دیگر برای‌ انسان‌ قابل‌ تصور نیست‌. مـادیون‌ می‌گویند مـا هستیم‌ و همیـن‌ زندگی‌ محسوس‌. نفع‌ ما همین‌ منافع‌ مادی‌ ما و ضرر ما همین‌ ضررهای‌ مادی‌ ما هستند. در این‌ مكتب،‌ جلب‌ رضایت‌ انسان‏ها و خدمت‌ به‌ آن‏ها و یا جلب‌ رضایت‌ خدای‌ انسان‏ها مطـرح‌ نیست‌. انسان‏ها به‌ دلیل‌ منافع‌ مـادی‌ و مـال‌ و ثروت،‌ مطلوبنـد نـه‌ به‌ دلیل‌ انسـانیت‌ و فضیلت‌. به‌ عبارت‌ دیگر انسـان‏هـا فقط‌ ارزش‌ مالی‌ و مادی‌ دارند و مانند حیوانات‌ قیمت‌‏گذاری‌ و یا خرید و فروش‌ می‌شوند. هـر انسانی‌ كه‌ تولـیداتش‌ بیشتر است‌ مشتریان‌ بیشتری‌ دارد و بالعكس‌. قهرا در یك‌ چنین‌ مكتبی‌ انسان‏ها در بن‌‏بست‌ قرار می‌گیرند و امیدشان‌ به‌ ناامیدی‌ تبدیل‌ می‌شود، زیرا در این‌ زندگی‌ دنیا انسان‌ و تمامی‌ تولیدات‌ او در معرض‌ خطر و نابـودی‌ قـرار می‌گیرد و عوامل‌ طبیعی‌ بر تلاش‌ و تولیدات‌ انسانی‌ حـاكمیت‌ دارد و در نتیجـه‌ آن‏چه‌ به‌ انسان‌ داده‌ است‌ پس‌ می‌گیرد. سـلامتی‌ انسان‌ و جـوانی‌ او را می‌گیرد، مزه‌ حیات‌ را از او سـلب‌ می‌كند در نتیجه‌ مـال‌ و ثروت‌ و مقـام‌ هـم‌ بی‌ارزش‌ می‌شود. انسان‌ در وضعی‌ قرار می‌گیرد كـه‌ می‌بیند از مـال‌ و ثروت‌ خـود نمی‌تواند استفـاده‌ كـند و زندگی‌ از دست‌ رفته‌ را بـه‌ حـال‌ اول‌ بـرگرداند. در نتیجه‌ حـالت‌ قنوط‌ برای‌ او دست‌ می‌دهد. بعضی‌ انسان‏ها در این‌ حال‌ با این‌ كه‌ ثروتمند هستند دست‌ به‌ خودكشی‌ می‌زنند و خود را از بین‌ می‌برند. این‌ خـودكشی‌ دلیل‌ قرار گرفتن‌ در بن‌بست‌ زندگـی‌ و برگشت‌ به‌ قهقراء و یا تكرار اعمالی‌ است‌ كه‌ انسان‌ را خسته‌ و فرسوده‌ نموده‌ است‌. راه علاج آن حالت‌ رجاء برعكس‌ حالت‌ اول‌ به معنای امیدواری است. منظور از این‌ حـركت‌ پیدایش‌ علم‌ و دانش‌ بیشتر و بهره‌برداری‌ از نعمت‌های‌ زیادتر و لذیذتر است‌. ‌در این‌ حركت‌ انسان‌ در هر حالی‌ و یا در هر نعمتی‌ درِ دیگری‌  به‌ روی‌ او باز می‌شود و به‌ آینده‌ بهتر و بالاتری‌ امیدوار می‌شود. بر‌ عكس،‌ انسان در مكتب‌ مادیت‌ در بن‌‏بست‌ قرار می‌گیرد و در یك‌ زندگی‌ محدود به‌ سـوی‌ مقصـد كوچـك‌ و مـحدود حركت‌ می‌كند. در هر حـركتی‌ كـه‌ ثروتی‌ به‌ دست‌ آورد، قسمتی‌ از لطف‌ و رضایت‌ انسان‏ها و یا خدای‌ انسان‏هـا را رها می‌كند زیرا در مسیر مادیت‌ امكان‌ پاكی‌ و عدالت‌ وجود ندارد، خـواهی‌ نخواهی‌ به‌ ظلم‌ و ستم‌ آلوده‌ می‌شود و در این‌ آلـودگی‌ دوستی‌ انسان‏ها تبدیل‌ به‌ دشمنی‌ می‌شود تا روزی‌ كه‌ مبغوض‌ همه‌ انسان‏ها و خدای‌ انسان‏ها شود. عمر و زندگی‌ او و مـال‌ و ثروت‌ او تمـام‌ می‌شود و برای‌ او مسئولیت‌‏هـا و دشمنی‌‏ها باقی‌ می‌ماند. (شجره طوبی- رجاء و قنوط)